HOŞ GELDİNİZ, DOĞRU YERDESİNİZ

ترجمه و آموزش زبان ترکی (استانبولی، راهنمایی گردش در ترکیه و ایران، رصدها و نظرهای شخصی

سختی های مهاجرت


سختی های مهاجرت قطعاً از بزرگترین دلواپسی‌ها یا شاید حتی موانع ما در مسیر مهاجرت هستند.تنهایی، دلتنگی، ناتوانی در ارتباطات اجتماعی، عدم تسلط بر زبان، افسردگی و اجاره خانه از جمله مشکلاتی هستند که بیشتر افراد پس از مهاجرت از سر می‌گذرانند.
وقتی به سختی های مهاجرت فکر می‌کنیم، احتمالاً تنهایی و افسردگی جزو اولین مشکلاتی هستند که در ذهن ما نقش می‌بندند.این احساس تنهایی تاثیر متفاوتی بر شخصیت‌های گوناگون دارد، اما بدون شک با طولانی‌تر و شدیدتر شدن آن، احتمال به افسردگی را تا حد قابل توجهی بالا می‌برد.

۱.دلتنگی متاسفانه یکی از واقعیت‌های غیر قابل انکار مهاجرت است. شاید فکر کنید افرادی که با اعضای خانواده یا یکی از عزیزانشان مهاجرت می‌کنند کمتر درگیر این مشکل می‌شوند، اما واقعیت این است که دلتنگی یک واکنش ذهنی به شرایط جدید است و گاهی ممکن است دلتان برای یک خیابان، کافه یا غذا بیشتر از خانواده‌تان تنگ بشود. مهاجرت و دلتنگی جدایی‌ناپذیر هستند.

۲.مشکل عدم تسلط به زبان یکی از رایج‌ترین مشکلات مهاجران است که می‌تواند موجب تشدید سختی های مهاجرت بشود.بدون تسلط به زبان، شما در کار پیدا کردن، تحصیل، آشنایی با فرهنگ جامعه جدید و برقراری ارتباط با مردم به مشکل خواهید خورد.
پس اگر به فکر مهاجرت هستید، ابتدا یادگیری زبان را اولویت خود قرار دهید.قبل از مهاجرت به هر کشوری باید به زبان آن کشور تسلط داشته باشید.در واقع برای ارتباط، شغل، تحصیل و... باید به زبان کشور مقصد مسلط باشید.

۳.شوک فرهنگی برخورد با تفاوت‌های فرهنگی یکی از سختی های مهاجرت است. آداب و رسوم، زبان، سبک زندگی و حتی شیوه‌های ارتباطی ممکن است به‌طور کامل با آنچه که در کشور مبدا وجود داشته، متفاوت باشد.عادت کردن به فرهنگ جدید هم زمان بر و سخت خواهد بود.قبل از مهاجرت، درباره فرهنگ و زبان کشور مقصد مطالعه کنید تا با آن بیشتر آشنا شوید.

۴.مهاجرین ممکن است با تبعیض‌های نژادی، مذهبی یا جنسیتی مواجه شوند که این مسئله می‌تواند در محیط‌های اجتماعی، کاری یا حتی خدماتی وجود داشته باشد و بر زندگی مهاجرین تأثیر منفی بگذارد ولی با پیوستن به گروه‌ها یا سازمان‌های حامی مهاجرین می‌تواند کمک زیادی به مقابله با تبعیض‌های احتمالی بکند.

۵.اجاره خانه: مهاجرین در اوایل مهاجرت با چالش‌های زیادی در زمینه اجاره خانه مواجه می‌شوند. یافتن مکان مناسب برای زندگی که هم از نظر مالی و هم از نظر موقعیت جغرافیایی مناسب باشد، می‌تواند دشوار باشد. همچنین، عدم آگاهی از قوانین محلی اجاره‌نشینی و مشکلات زبانی ممکن است به پیچیدگی‌های این روند بیفزاید. مهاجرین باید قبل از مهاجرت، درباره مناطق مختلف، قیمت‌ها و شرایط اجاره در کشور مقصد اطلاعات کافی جمع‌آوری کنید.

مهاجرت یک تجربه پیچیده است که با چالش‌ها و سختی های زیادی همراه است، اما با برنامه‌ریزی مناسب مهاجران می‌توانند این سختی‌ها را کاهش داده و به زندگی جدید خود عادت کنند. آگاهی از مشکلات احتمالی و آمادگی برای مواجهه با آن‌ها، کلید موفقیت در فرآیند مهاجرت است.


ادامه مطلب
شنبه 19 آبان 1403

بازار بزرگ استانبول

  

بازار بزرگ استانبول جز بزرگ‌ترین بازارهای سرپوشیده جهان که در اعصار میانی سده دوم میلادی در شرق و بالاخص در کشورهای خاورمیانه (تبریز، بغداد، اصفهان، دمشق و ...)، آسیای مرکزی (سمرقند، بخارا و ...) و آسیای صغیر (قونیه، بورسا) و استانبول شکل گرفت، به‌ شمار می‌رود.

بدیهی است بزرگترین بازار سرپوشیده جهان بازار بزرگ تبریز یا همان «اوستو اؤرتولو بازار» می باشد که مایه افتخار هر ایرانی است و هر سال مورد بازدید صدها هزار جهانگرد خارجی و میلیونها هموطن ایرانی قرار می گیرد.

بازار استانبول معروف به قاپالی چارشی وسعتی به‌اندازه ۵۰ هزار مترمربع دارد و همان‌طور که در مقدمه نیز اشاره شد، ۶۱ خیابان از خیابان‌های استانبول را احاطه کرده است. قاپالی چارشی بیش از ۳۰۰۰ مغازه در دل خود جای داده و مغازه‌های آن شامل فروشگاه‌های لباس، کیف و کفش، جواهرات، صنایع‌دستی، رستوران‌ها و کافه و… می‌شوند.

قدمت بازار بزرگ استانبول به قرن ۱۵ و سال‌های ۱۴۵۵ تا ۱۴۵۶ برمی‌گردد. در آن سال‌ها بازار به دستور سلطان محمد فاتح و بعد از فتح استانبول به‌دست امپراطوری عثمانی ساخته شد. نقش صنعتگران، معماران و اهل پیشه تبریزی در رونق بخشی به بازار استانبول در آن سالها در منابع مختلف آورده شده است که سلطان محمد فاتح بعد از شکست اوزون حسن آق قویونلو در جنگ اوتلوق بئلی، تبریز پایتخت ایران را اشغال کرد و هنگام مراجعت به استانبول، بهترین و زبده ترین پیشه گران این شهر را با خود به استانبول برد.

بازار بزرگ استانبول در منطقه فاتیح استانبول در داخل منطقه تاریخی استانبول واقع شده است. به‌طور دقیق‌تر بازار در محله کاپالی چارشی که به محله بازار بزرگ استانبول نیز آن را می‌شناسند بین مسجد بایزید و مسجد نورعثمانیه قرار گرفته است.

برای بازدید از این بازار کهن در استانبول با استفاده از پروزاهای تهران- استانبول، تبریز-استانبول، اصفهان-استانبول، شیراز-استانبول، مشهد-استانبول و در استانبول هم با تراموای از میدان تکسیم و مترو از بلوار آتاتورک مسافرت نمایند.

ادامه مطلب
سه شنبه 15 آبان 1403

تبریک رئیس جمهور اردوغان به زینب سونمز تنیسور ملی پوش


رئیس جمهور اردوغان به زینب سونمز تنیسور ملی پوش ترکیه که قهرمان مسابقات تنیس زنان اوپن مریدا که در مکزیک برگزار شد تبریک گفت.

اردوغان در پستی که در صفحه اجتماعی خود انتشار داد، نوشت:

"من از صمیم قلب به زینپ سونمز تنیسور ملی کشورمان که قهرمان مسابقات تنیس زنان مریدا اوپن که در مکزیک برگزار شد، به خاطر این موفقیت بزرگ که باعث افتخار کشورمان شد، تبریک می گویم."

ادامه مطلب
سه شنبه 15 آبان 1403

پرچم ترکیه با بالن‌ها بر فراز کاپادوکیه به اهتزاز درآمد

در شهرستان نوشهیر  استان کاپادوکیا، بالن های هوای گرم که بر فراز لانه‌های پری حرکت کردند، با پرچم های ترکیه و پوسترهای آتاتورک به پرواز درآمدند.

بالن‌های هوای گرم که به گردشگران امکان تماشای زیبایی‌های طبیعی منطقه را از آسمان می‌دهد، به مناسبت 29 اکتبر روز جمهوری، با پرچم‌های ترکیه به پرواز درآمدند و پوسترهای آتاتورک در سبد آنها آویزان شد.

بالن هایی که برای پرواز در شهر گورمه نوشهیر آماده شده بودند، در طلوع خورشید یکی پس از دیگری به آسمان بلند شدند.

ده ها بالون هوای گرم حدود یک ساعت بر فراز دره های پوشیده از لانه‌های پری و صخره های طبیعی شناور بودند.

اومور شکریاپان خلبان بالون هوای گرم با بیان اینکه این عید را به ملت ترکیه تبریک می‌گوید، گفت: "ما هر روز با بالن تور برگزار می کنیم، اما امروز پرچم هایمان را نیز به اهتزاز در می‌آوریم، افتخار می کنیم که با مهمانان داخلی و خارجی خود و پرچمهای ترکیه، در آسمان منطقه خواهیم بود."

ادامه مطلب
چهارشنبه 9 آبان 1403

دانشگاه آکیف آنتالیا

دانشگاه بیلیم آنتالیا دومین دانشگاه و اولین دانشگاه پایه است که با تصمیم روزنامه رسمی مورخ 21 ژوئیه 2010 در آنتالیا تأسیس شد. دانشگاه بیلیم آنتالیا توسط بنیاد ورزش و محیط زیست سلامت Gaye Education تاسیس شد. ریاست دانشگاه پروفسور که برای سال تحصیلی 92-1391 اقدام به پذیرش دانشجو نمودند.

زبان آموزش انگلیسی است. دانش آموزانی از 83 کشور در این مدرسه حضور دارند. دانشگاه آنتالیا که هنوز فارغ التحصیل نشده است، اولین فارغ التحصیلان خود را در سال 2017 خواهد داشت. این مرکز در حال حاضر با یک ریاست، یک ساختمان دانشکده و یک ساختمان خوابگاه در پردیس مرکزی و یک بخش مقدماتی و یک دانشکده تحصیلات تکمیلی در پردیس شهر خدمات ارائه می دهد. خوابگاه دختران در داخل دانشکده است، خوابگاه پسران در منطقه دوشملتی که مدرسه در آن واقع شده است.

 

ادامه مطلب
یکشنبه 6 آبان 1403

افزایش سهم منابع انرژی تجدیدپذیر در تولید برق ترکیه

سهم منابع انرژی تجدیدپذیر در تولید برق در ترکیه به 42 درصد رسید. در حالی‌که سهم منابع انرژی تجدیدپذیر در تولید برق جهانی برای اولین بار در سال 2023 از 30 درصد گذشت، ترکیه با تولید 42 درصد برق خود از این منابع از میانگین جهانی فراتر رفت.

اندیشکده انرژی امبر (EMBER) مستقر در لندن، گزارش چشم‌انداز جهانی برق که داده‌های تولید برق 80 کشور را پوشش می‌دهد که 92 درصد تقاضای جهانی برق را تشکیل می‌دهند، منتشر شده است.

بر این اساس، تقاضای برق جهان در سال گذشته به رکورد 29.5 تراوات ساعت رسید. تقاضای جهانی برق در سال گذشته روند رشد آهسته 2.2 درصدی را به‌ویژه به‌دلیل کاهش مصرف در کشورهای توسعه یافته نشان داد.

سال گذشته 58 درصد برق در ترکیه از سوخت‌های فسیلی تولید گردید. 

بر اساس داده‌های امبر، ترکیه پتانسیل بالایی برای تولید برق از انرژی‌های تجدیدپذیر دارد.

سریع‌ترین منابع تولید برای پاسخ‌گویی به تقاضای برق، انرژی خورشیدی و بادی هستند. 

سال گذشته 5.5 درصد از تولید برق جهان از انرژی خورشیدی و 7.8 درصد از انرژی بادی تامین شد.

بدین‌ترتیب میزان دی اکسید کربن در تولید برق جهانی در سال گذشته به پایین‌ترین  حد خود رسیده و 12 درصد کمتر از  مقدار مصرفی در سال 2007 بود.

ادامه مطلب
یکشنبه 23 اردیبهشت 1403

پایتخت: مظهر مدنیت و قدرت؛ با بررسی موردی «تبریز»

چکیده

تمدن و پایتخت به عنوان یکی از تجلی‏گاه‏های آن همواره مورد بحث و بررسی تاریخ‏پژوهان، جامعه‏شناسان و حتی معماران و سیاست‏مداران بوده است و کشور ما ایران به عنوان یکی از گهواره‏های اساسی مدنیت بشری در همین راستا همواره زیر ذره‏بین قرار داشته است. تمدن کلمه‏ای سحرآمیز و جذاب است به گونه‏ای که هر ملت و قومی تمایل ویژه‏ای به تصاحب برخی از جلوه‏های آن بویژه مواردی که در جغرافیای کنونی زندگی آنها کشف می‏شوند نشان می‏دهند و موضوع اغلب بیش از آنکه در مجرای تاریخی خود پیش برود، قربانی امیال سیاسی می‏شود. نیز در همین راستا برخی مناطق جغرافیایی و شهرها به سبب سرگذشتی که در جریان تکوین تمدن داشته است حائز اهمیت خاص می‏شوند. در این مقاله سعی شده است به وجهه‏های اجتماعی-مدنی جغرافیای ایران کنونی در حد وسع پرداخته و حداقل اذهان سوگیرشده را دعوت به نگاه از پنجره‏ای دیگر بنماییم. نگاه نگارنده به موضوع اختلاطی از تاریخ، جغرافیا و سیاست یا به قول معاصران با تاکید بر وجوه ژئوپلتیک کشور ایران می‏باشد و سعی شده است کل موضوع از این منظر بررسی شود و به سوالاتی همچون؛ «1- عامل اصلی در طول دوره حاکمیت دولتهای حاکم بر ایران چه بوده است؟ و نقش پایتخت در این میان چه بوده است؟ چرا پایتختهای ایران متوالیا تغییر یافته است؟ 2- عوامل موثر در انتخاب تبریز به عنوان پایتخت یا انتقال کرسی از آن به شهرهای دیگر چه بوده است؟ 3- نقش پایتختی تبریز در برخی خصایل اخلاقی و روحی مردم آن چه نقشی داشته است؟ و آیا وجوه مثبت و پایداری از آن در زمان حال قابل مشاهده است؟  4- تبریز در چه شرایطی می‏تواند مجددا حامل کرسی پایتخت شود؟» پاسخ داده شود یا خواننده را در جهت شکل‏گیری تصویری قابل قبول در آن مسیر رهنمون شود.

کلمات کلیدی: پایتخت، تبریز، تمدن، پایتخت‏های ایران، قدرت سیاسی، ژئوپلتیک

 

مقدمه

مدنیت یا تمدن واژه‏ای عربی و ناظر بر فرهنگ شهرنشینی است که علیرغم اینکه تعریف مشخصی بر آن متصور نبوده است، اما به سبب مبنا بودن یکجانشینی و به تعبیر بهتر، شهرنشینی، در بطن مفهوم، بر پایه‏های اجتماعی- سیاسی جامعه استوار می‏باشد. ویلیام جیمز دورانت در تعریف تمدن می‏گوید: «تمدن را می‏توان به شکل کلی آن، عبارت از نظمی اجتماعی دانست که در نتیجه وجود آن، خلاقیت فرهنگی امکان‏پذیر می‏شود و جریان پیدا می‏کند. (دورانت، 1376، ج 1: 4) در واقع مدنیت، تاکید بر فرایند تکوین زندگی بشر در جهت رفاه و سامان‏مندی اجتماعی است که جنبه‏های سیاسی را طی زمان و حسب ضرورت کسب نموده و با توجه به تداوم این فرایند نمی‏توان مرزهای دقیقی برای آن در نظر گرفت.

در همین راستا مفهوم پایتخت یکی از جلوه‏های مدنیت بشمار می‏رود. وجود پایتخت به نوعی موید وجود یک نظام و سازمان اجتماعی- سیاسی قلمداد می‏شود (واحد سیاسی علاوه بر شمول بر ماهیت ملی، می‏تواند شامل مجموعه‏ای از ملل مختلف نیز که بصورت قراردادی -متکی بر تامین حقوق/یا سلطه جبرآمیز و استعمار- در کنار هم زندگی می‏کنند، باشد)  و نشانگر تکوین فرایند یکجانشینی، شهرنشینی، زندگی جمعی در قالب واحد سیاسی و وضع قانون برای یک ملت یا جامعه و تجلیگاه قدرت، قانون‏مداری و رفاه یک سازمان سیاسی (دولت) می‏باشد. از همین رو حاکمان همواره در بالا بردن سطح رفاه، فرهنگ و حتی جمعیت پایتختهای خود اهتمام به خرج داده‏اند.[1]

در دوران باستان بر حسب عوامل خاصی، شهرهایی با حاکمیت قائم به خود تشکیل یافته بودند که ما امروز از آنها با عنوان «دولت-شهر» یاد می‏کنیم. مهمترین یا مشهورترین مصادیق آنها مربوط به دولت-شهرهای بین‏النهرینی مثل اور، اوروک و نیپور، دولت-شهرهای یونانی مثل اسپارتا و آتن و از جمله آخرین موارد بارز آن نیز ونیز در ایتالیا بوده است. مفهوم پایتخت برای این قبیل دولت-شهرها طبیعتاً وجود خارجی نداشت. پایتخت با شکل‏گیری واحدهای اجتماعی- سیاسی که شامل بیش از یک شهر می‏شدند ضرورت یافت. با ایجاد دولتهای منطقه‏ای یعنی مجموعه‏های اداری- سیاسی مشمول بیش از یک شهر، پایتختها به عنوان مقر اصلی حاکمان و اداره‏کنندگان نمود یافتند. جغرافیای ایران و بویژه جلگه‏های حائز شرایط یکجانشینی و تجلیگاه‏های نخستین شهرنشینی در شمال دشت خوزستان و اطراف دریاچه ارومیه از جمله گهواره های تمدن بشری از هزاران سال قبل بوده است. دولتها و امپراتوریهای متعددی با خاستگاه ملی یا دینی مختلف، در برهه‏های مختلف و با قلمرو و مدت اقتدارهای مختلف در این جغرافیا حکم رانده‏اند. در همین راستا شهرهای متعددی از قبیل ری، همدان، تبریز، اصفهان، نیشابور، مراغه، شیراز و مشهد به عنوان پایتخت انتخاب گردیده‏اند که با نگاهی به خاستگاه ملی یا دینی و حوزه اقتدار این دولتها می‏توان نقش هر کدام از این عوامل را در انتخاب پایتخت توسط آنها دریافت.  

در این مقاله نگاهی مختصر خواهیم داشت به سیر شکل‏گیری تمدن و تجلی آن در جغرافیای خاورمیانه و ایران، نحوه انتخاب مقر کرسی اقتدار دولتها (پایتخت) و در همین چهارچوب عوامل و عناصر اقتدار در تبریز و انتخاب این شهر به عنوان پایتخت دولتهای مختلف.

 

شکل‏گیری حوزه‏های تمدن و پایتختها

بارزترین مصادیق شکل‏گیری جوامع اولیه انسانی به حدود 3 الی 5 هزار سال قبل از میلاد در مناطق بین‏النهرین (رودهای دجله و فرات در عراق کنونی)، پایین دست و جلگه رود نیل (شمال‏شرق آفریقا)، دشت ایندوس (پاکستان) و رود زرد (چین) مربوط می‏شوند. علاوه بر این حوزه‏های اصلی، مناطق واقع در میان این حوزه‏ها -جغرافیای ایران کنونی و شرق مدیترانه از فلسطین تا سوریه، ترکیه و یونان- نیز تحت تاثیر آنها یا گاهی با جلوه‏های بارزتر در سیر تکوین تمدن بشری خودنمایی کرده‏اند. برخی از تاریخ‏پژوهان لزوم تنظیم مسائل مربوط به تولیدات کشاورزی و مدیریت سیلابها و طغیان رودهای فوق‏الاشاره را در شکل‏گیری مفهومی که امروز به عنوان دولت از آن یاد می‏کنیم اتفاق نظر دارند. فرایند تبدیل آبادیهای کوچک ایجاد شده به قصبات و شهرها هزاران سال طول کشیده و شکل‏گیری دولت-شهرها در مناطق یاد شده به عنوان جلوه‏های اولیه گذار از زندگی بدوی به زندگی سامان‏مند بلحاظ اداری و سیاسی نمود پیدا کرده‏اند. در مراحل نخستین که تقسیم کار مبتنی بر کشاورزی و تجارت بود، طبقه اداره‏کننده هنوز فاصله قابل توجهی از سایر طبقات جامعه از نظر منافع نداشت. در همین زمان مفهومی از تجمیع قدرت مدیریت در مناطق دیگر و بویژه مناطق واقع در همسایگی شمالی و جنوبی چهار حوزه فوق‏الاشاره ایجاد شده که بیشتر از اینکه بر پایه شهرنشینی و تولیدات کشاورزی باشد، مبتنی بر زور و به ضرب شمشیر بوجود می‏آمدند. از این رو واحدهای متعلق به شق اول (مدنی) همواره در معرض تهاجمات و تهدیدهای مداوم واحدهای شق دوم (غیرمدنی) قرار داشتند. شرایط حاکم بر واحدهای اجتماعی و سیاسی شق اول امکان و حتی نیاز بسط روحیه کشورگشایی را خلق نمی‏کرد و این واحدها، علیرغم ایجاد آمادگیهای دفاعی، اغلب در مقابل امواج حملات متلاشی می‏شدند. ایجاد اولین پایتخت به مفهوم واقعی در بین‏النهرین را در دوره پادشاهی سارگن اول (اکدی) می‏بینیم. (شهرهای باستانی منطقه مانند اور، اوروک، نیپور، اوش و ... با توجه به عدم شمول حوزه حاکمیت آنها بر گستره‏ای مشخص نمی‏توانند در مفهوم پایتخت جای گیرند. زیرا حوزه حاکمیت اداره‏کنندگان این شهرها شامل هیچ شهر دیگری نمی‏شد.) در سال 2350 قبل از میلاد، سارگن کبیر با استفاده از زور شهرهای سومر را تسخیر و اولین دولت منطقه‏ای را تاسیس کرد. سارگن، با توسعه‏طلبی سیاسی و اقتصادی خود، نه تنها اقتدار خود را بر دولت-شهرهای همواره در حال رقابت و تنش بین‏النهرین قبولاند، بلکه به عنوان اولین نمونه فاتحان بزرگی همچون اسکندر تا ناپلئون موسس اولین دولت منطقه‏ای حاکم بر سرزمینهای وسیع بشمار می‏رود. (Child, 1998: 124-125) او شهر اگاده را وجه تسمیه نام (دولت) اکد می‏باشد، به عنوان پایتخت قلمرو خود انتخاب کرد. پایه مادی این فرایند را همانگونه که معلوم است اقتصاد جنگ تشکیل می‏داد و طبیعتاً پویایی این نوع دولتهای منطقه‏ای اولیه بسته به مدیریت جنگها و اقتصاد آن داشت. دولت منطقه‏ای سارگن (آشور) که متکی بر کشورگشایی نظامی شکل گرفته بود، نقصان منابع موجود در بین‏النهرین سفلی را از فتوحات جدید تامین و موجبات انتقال آسان‏تر منابع در میان شهرهای داخل قلمرو و رونق آن بویژه پایتخت (آگاده) و احداث عمارات و کاخهای باشکوه دولتی، معابد و پادگانهای بزرگ گردید. پایتخت مرکز جاذبه و نفوذ یک حوزه جغرافیایی مشخص می‏باشد که دربردارنده عوامل سیاسی، فرهنگی، قومی، تاریخی، اقتصادی، اداری و ارتباطی و نیز شکل‏دهنده تمامی این عوامل بر حسب میزان حضور و نمود عناصر فرهنگی، قومی، اقتصادی با استفاده از امکانات اقتدار مرکزی است. به عبارت دیگر، پایتخت همواره نماد قدرت، نظم و انسجام یک کشور بوده و عناصر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی متنفذ در آن به رویکردهای اساسی کشور سمت و سو داده‏اند.

در ادامه روند گسترش حوزه‏های حاکمیتی، در حدود سالهای 1750 پیش از میلاد در دوره حاکمیت حمورابی شهرهای سومر و اکد تحت اداره واحد ادغام شده و موجبات شکل‏گیری امپراتوری اولیه را فراهم ساخت. (Şenel, 1986: 51) بابل پایتخت دولت امپراتوری مذکور، توسعه و آبادی کم‏نظیری مبتنی بر کار ارزان و حتی برده‏داری و فتوحات تجربه نمود.

 

  مصر باستان با تاسیس پایتختهای جدید بدنبال مرگ فرعون قبلی و جلوس فرعون جدید بر تخت مواجه هستیم. شاید یکی از بارزترین نمونه‏های تاسیس پایتخت جدید در تاریخ مصر، شهر ممفیس است که در 3100 قبل از میلاد از سوی منس، پادشاه متحدکننده مصر علیا و مصر سفلی در وسط دو قلمرو احداث گردید. (نک به: Huot, 2000: 379-381 )[2]

در دوران باستان در بین‏النهرین و ایران نیز به مواردی از تاسیس پایتخت به دلایل مشابه (نمایاندن اقتدار یک پادشاه) برمی‏خوریم. پادشاه آشور، «توکولتی نینورتا» اقدام به احداث شهری جدید در نزدیکی پایتخت سنتی آشوریان نموده و آنرا بنام خود کرد. یا پادشاه انشان (منطقه‏ای که بعد از مهاجرت اقوام جدید و حتی بعد از کورش، پارسه خوانده شد) و شوشا (شوش- خوزستان کنونی)، «اونتاش ناپیریشا» (1275- 1240 قبل از میلاد) که معاصر پادشاه فوق‏الاشاره بود اقدام به احداث شهری جدید در 30 کیلومتری شهر شوشا پایتخت سنّتی اسلاف خود نمود که البته هر دو پایتخت جدید با مرگ پادشاهان بانی خود از بین رفتند. (نک به: Huot, 2000: 291-292 ).

در یونان باستان گذار از زندگی قبیله‏ای که سازمان مکانی آن بصورت آبادی-روستا جلوه‏گر بود، به دولت-شهر مبتنی بر شهرنشینی طی فرایندی خاص اتفاق افتاده است. با درهم کوبیده شدن تمدن میکن که بدنبال تمدن مینوس در کرت ایجاد شده بود، در سده دوازدهم قبل از میلاد مورد هجوم اقوام وحشی از سمت شمال گردیدند و دورانی که به «دوران تاریک» معروف است آغاز شد. این دوران که با تخریب گسترده شهرها همراه بوده، نه تنها موجب اضمحلال تمدن میکن شد، بلکه بخش اعظم جهان متمدّن وقت را متاثر نمود. امپراتوری هیتیت (در فلات آناتولی) سقوط کرد، حاکمیت خاندان کاسیت در بابل پایان یافت و مصر وارد دوره‏ای پرتنش شد و در چین نیز پایتخت، شانگ تاراج گردید. تنها دولت آشور توانست همراه با شهرهای خود سرپا بماند. (Child, 1998: 159) برپا ماندن دولت آشور به دلیل ماهیت بدوی-جنگجویانه آنها نسبت به تمدنهای معاصر خود یا بهره گیری آنها از اقوام شمشیرزن دیگر[3] یا هر دو ممکن است بوده باشد.  نابودی تمدنهای اطراف دریاچه ارومیه نیز مصادف با همین دوران است. این دوران طولانی صدها سال تمدن بشر را فلج کرد. اخیراً تاریخ‏پژوهان زیادی روی این موضوع متمرکز شده‏اند و به نظر می‏رسد برهه موسوم به دوران تاریک تاریخ به ضرر تئوری آریاییان تمدن‏ساز در حال روشن شدن است و البته مقاومتهای گسترده‏ای را موجب شده است.[4]

در همین راستا، پایتختها نیز پا به پای دولتها و شرایط متغیر، دستخوش تغییر بوده‏اند. یکی از بارزترین نمونه‏های تاریخی تغییر پایتخت مربوط به هتیتها است. اولین پایتخت این دولت کوششا بوده، که بعدها به به نشا در کول‏تپه (واقع در قیصری ترکیه)[5] کنونی انتقال یافته و سرانجام به هاتوشا در حدود بوغازکؤی کنونی واقع در بین چوروم و آنکارا منتقل شده است. (Çınar, 2004: 37) تمدن هیتیتها با حمله اقوام غیرمتمدن از سمت دریای سیاه به قهقرا گراییده و از 1200 قبل از میلاد وارد دوره‏ای از تاریخ که تاریخ‏پژوهان از آن با عنوان «دوران تاریک تاریخ» یاد می‏کنند شد.

گاه عوامل دخیل در انتخاب پایتخت موجب شده‏اند، کرسی پایتخت از شهری بزرگ و تاریخی به قصبه‏ای کوچک (استانبول- آنکارا) منتقل شود، یا در برخی مواقع انتقال پایتخت بدلیل حفظ فاصله و عمق استراتژیک از دشمن (انتقال پایتخت از تبریز به قزوین در سال 1555 میلادی و سپس از آنجا به اصفهان در سال 1006 میلادی، طرح انتقال پایتخت روسیه از مسکو به شرق کوهستان اورال، یا انتقال پایتخت فرانسه از پاریس به ویشی در جریان جنگ جهانی دوم) بوده است. با دقت در شرایط دخیل در انتخاب پایتختها یا تغییر و انتقال آنها می‏توان «ماهیت سنتی-تاریخی»، «گروه ملی مسلط»، «ارتباط خارجی»، «قابلیت دفاعی- استراتژیک»، «موقعیت مرکزی نسبت به قلمرو» و «مصالحه سیاسی» را در صدر عوامل موثر عنوان کرد. انتخاب پایتختها در طول تاریخ به عواملی چون سنت-تاریخ، گروه ملی مسلط، ارتباط خارجی، دفاعی-استراتژیک، مصالحه سیاسی و موقعیت مرکزی بستگی داشته‏اند. (داغسر، 1395: 199)

درحالیکه «گاهی پایتختها در مرکز جغرافیایی سلسله حاکم و به منظور برخورداری از پشتیبانی آنها در رویارویی با اقوام دیگری که مدعی بالقوه حکومت بودند مکان‏گزینی می‏شد»، در برخی موارد نیز «تغییر مکان پایتخت به منظور نزدیکی به خط مقدم جبهه برای مقابله با دشمن خارجی یا دوری از خطرهای ناشی از تهاجم نظامی دشمن بوده است». (میرحیدر، 1381: 144)

انتخاب پایتخت اغلب از میان شهرهایی انجام می‏گرفت که قبلاً بر اساس نیازهای طبیعی و اساسی انسانها شکل گرفته و حتی با جمعیت بالای خود حاکی از رونق اقتصادی، قرارگیری در مسیر شریانهای ارتباطی و تجاری و برخورداری از امنیت کافی بودند. صد البته طرز نگاه عنصر اتنیک صاحب قدرت به هر کدام از شهرها و نیز موقعیت جغرافیایی آنها نسبت به قلمرو، نقش اساسی را در این انتخاب بر عهده داشتند.

ماهیت و کارکردهای پایتختها بعد از انقلاب صنعتی در اروپا و به تبع آن در سایر کشورهای جهان با تغییراتی مواجه شده است. در دوره‏های قبل از انقلاب صنعتی رابطه دولت- جامعه- مکان چندان با تغییرات متاثر از ساختارهای اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی و غیره مواجه نبوده است اما با شکل‏گیری جامعه سیاسی با سعی (دولتها) در انعکاس قدرت در مکان مواجه هستیم. مکان از این منظر به عنوان بخشنده مشروعیت به روابط اقتدار در سطوح مختلف اهمیت یافته است. مکان، با شروع دولتهای سرمایه‏دار در جهت سازمان‏یابی‏های جدید، حائز تاثیر ابزاری مهم در تاسیس قدرتهای اجتماعی جدید گردیده و نقاطی که اهمیت رابطه دولت و مکان در انها قابلیت نمود یافته، به عنوان پایتخت انتخاب شده است. پایتختها در این راستا از مقر حاکمان به ابزار مشروعیت‏بخش به دولتها تبدیل شده و این مشروعیت‏بخشی در سطوح مختلف از دگردیسی شبکه‏های ارتباطی (فیزیکی، مخابراتی و ...) طرح ساختمانها و استفاده از امکنه شهری در سطوح مختلف و متفاوت نمود یافته است. بر همین اساس درحالیکه قبل از این دوره پایتختها در عین حال بزرگترین شهر دولتها بودند، بعد از ورود به دوره انقلاب صنعتی شاهد توسعه شهرهای غیر از پایتخت بسته به شرایط جدید می‏توانیم باشیم. آشناترین نمونه برای ما مربوط به کشور خودمان می‏باشد که علیرغم اینکه تهران پایتخت بود (و در یک صد سال قبل از آن نیز شهرهایی همچون اصفهان، مشهد و شیراز پایتخت شده بودند) شهر تبریز با رشدی سریع مواجه شده و تا ربع سوم قرن نوزدهم درحالی بزرگترین شهر کشور است[6] که شهر سوم، چهارم و پنجم کشور (اصفهان، شیراز و مشهد) با فاصله زیادی از آن کوچکترند.[7]

در همین راستا درحالیکه شهر لندن با جمعیت 750 هزار نفری در اوان آغاز دوره صنعتی به عنوان پایتخت و بزرگترین شهر بریتانیا فاصله زیادی از سایر شهرهای انگلستان و سایر اقمار بریتانیا دارد، حتی در مقایسه با دومین شهر رقیب آن، پاریس، تقریباً دو برابر آن است، با آغاز دوره مذکور، در اثر رشد سریع بنادر و شهرهای کانون تولید و تجارت، با مطرح شدن شهرهایی مثل منچستر (که قصبه کوچکی بود) و لیورپول به عنوان وزنه‏های جدید در نمایش اقتدار دولت بریتانیا مواجه هستیم. (نک به: هابسبام، 1387: 25-22)

تقریباً همزمان با دوره صنعتی شدن غرب، با شیوع افکار ملی‏گرایانه و مطرح شدن عامل ملیت در دولتها هستیم که نمود آن را به پیمان وستفالی در سال 1648 میلادی ارتباط می‏دهند. در اروپا بدنبال پیمان وستفالی دولتهای کوچک و بزرگ پرشماری مبتنی بر ملیتهای مختلف ایجاد شدند. در کشورهای شرقی و مخصوصاً ایران، این گرایش از قرن نوزدهم به بعد و با دخالت، هدایت و مهندسی انگلیسیها انجام یافت. یکی از نمودهای این انفعال در ایران تحت حاکمیت ترکان، در عدم نگرش امپریالیستی و شوونیستی و نیز عدم اهتمام ویژه در بزرگ کردن پایتخت مشاهده می‏شود.  

لاورنس جی ویل (Lawrence J. Vale) پایتخت‏های معاصر را به سه نوع تقسیم می‏کند: الف) پایتخت‏هایی که از طریق پویایی درونی خود متحول شده‏اند: این پایتخت‏ها سابقه طولانی دارند و کیفیت پایتختی خود را بی‏وقفه حفظ کرده‏اند. پایتخت‏هایی مانند لندن، پاریس و وین در این گروه قرار می‏گیرند. در دوران امپراتوری روم، وین و لندن پادگان‌های کوچکی بودند و پاریس شهر ساده‌ای بود. پس از فروپاشی روم غربی، همه آنها شخصیت شهری خود را از دست دادند. رم و پاریس فقط به عنوان شهرهای اسقفی به حیات خود ادامه دادند. در قرن 10 و 11 شهرها شروع به احیاء کردند. در حدود سال 1200، وین به شهری چهار برابر رم تبدیل شد. پس از قرن سیزدهم، مرکز هابسبورگ‏ها شد. (Çınar, 2004: 68) ب) پایتخت‏هایی که با پویایی درونی خود متحول شده‏اند اما ویژگی پایتختی آنها متناوب است: اینها در برهه‏ای از تاریخ پایتخت بوده‏اند، اما برای مدتی این ویژگی را از دست داده و سپس دوباره به دست آورده‏اند. پایتخت‏هایی مانند رم، مسکو و آتن در این گروه قرار می‏گیرند. ج) پایتخت‏هایی که قبلاً وضعیت پایتختی نداشتند اما با تصمیم سیاسی به مراکز اداری جدید تبدیل شدند: مثل آنکارا، کانبرا، ابوظبی، واشنگتن.

اما ولمن (Wolman) پایتخت‏ها را بر اساس کارکردها و کیفیت آنها طبقه‏بندی کرد. (Kılınç, 2013) پایتخت‏های چند منظوره: لندن، پاریس، توکیو، مسکو و برلین که از هر نظر در زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کاربردی هستند، می‏توان به عنوان مثال اشاره کرد. پایتخت‌های بین‌المللی: پایتخت‌هایی مانند لندن و توکیو که با نقش‌های فعال خود در عرصه بین‌المللی و همچنین سایر کارکردهای خود برجسته هستند. پایتخت‏های سیاسی: پایتخت‌هایی که با جنبه‌های سیاسی خود برجسته می‌شوند، اگرچه سایر کارکردهای آنها ضعیف‌تر است: به عنوان مثال، آنکارا، کانبرا، واشنگتن دی سی. پایتخت‏ها در سیستم فدرال: واشنگتن دی سی، برازیلیا، کانبرا، برلین. پایتخت در کشورهای مرکزگرا.



[1]- سلطان محمد فاتح بعد از فتح استانبول، تلاشها و تمهیدات متعددی در جهت افزایش جمعیت این شهر که در جریان محاصره و جنگ با کاهش سریع جمعیت روبرو شده بود انجام داد. نک به: اینالجیق و گؤک بیلگین، 1373: 83.  رضا و بعد از وی محمدرضاشاه پهلوی نیز در جهت افزایش جمعیت تهران حتی به قیمت تخریب هویت تاریخی آن گامهای بزرگی برداشت. ضمن اینکه ازدیاد جمعیت پایتخت همواره جزو اولویتها نبوده است. به عنوان مثال پایتخت کشورهای آمریکا، چین، ترکیه و هند و پاکستان، بزرگترین شهرهای این کشورها نیستند.

[2]- کار آقامحمدخان در انتخاب قصبه کوچک تهران برای کرسی پایتختی خویش را می‏توان به نوعی به اقدام آن پادشاه تشبیه کرد. تهران در مرکز جغرافیایی سرزمینهایی قرار داشت که طوایف مختلف در طول تاریخ بر آنها حکم رانده و شهرهایی در غرب، شرق و جنوب آن به پایتختی برگزیده بودند. بدیهی است در آنزمان مناطق قفقاز و بخشهایی از شرق دریای خزر نیز جزو قلمرو سنتی حاکمان بر این جغرافیا بودند. همچنین طوایف قاجار با فاصله اندکی در شمال‏شرق (منطقه استرآباد) و شمال‏غرب (قره‏باغ) این شهر قرار داشتند و مناطق سنتی حاکمیتی سلاطین ایران قبل از وی تا خلیج فارس و دریای عمان در جنوب این شهر قرار داشتند.

[3]- ناصر پورپیرار می‏نویسد: «در تحلیل نهایی حداکثر می‏توان گفت که این قبیله از نظر تاریخی ناشناس و از نظر جغرافیایی سرگردان، قریب یک قرن پیش از ظهور کورش، از سوی یکی از چهار قدرت آشور، بابل، ماد و عیلام به عنوان مزدوران شمشیرزن، از استپهای میانی روسیه اجیر شده‏اند و با استفاده از فرصت آشوب در منطقه و به کارگیری نهایت خشونت در مزدوریهای نظامی، بالاخره پس از پایان ستیزها، در جغرافیای نامعینی، حوالی جنوب ایران، احتمالاً باز هم با اجازه ی عیلامیان مستقر شده‏اند». پورپیرار، 1379، ج 1: 83

[4]- نک به: ماسکارلا، 1998؛ پورپیرار، 1379؛ بدیهی است موضوع دوران تاریک تاریخ، با نامهای مختلف برای دو برهه استفاده می‏شود: سده‏های 12 الی 7 قبل از میلاد، سده 5 الی 10 بعد از میلاد. دوره اول بدلیل نابودی گسترده آثار و مظاهر تمدن در سده‏های مربوطه و عدم امکان دستیابی به اطلاعات کافی در مورد آن دوره، و دوره دوم بدلیل سلطه شدید دگم اندیشان و خفقان شدید مذهبی واقع گردیده است.

[5]- مناطق و روستاهای با نام کول‏تپه (تپه یا تل خاکستر) و نیز یانیق‏تپه (تل سوخته) به تعداد زیاد در ایران و مناطق ترک‏نشین وجود دارند از جمله: سراسر اطراف دریاچه ارومیه از قوشچی، ارومیه، نقده، میاندوآب، ملکان، عجبشیر، خوی، مرند، جلفا، هشترود، نیر، خلخال، پارس‏آباد، کبودراهنگ، زنجان و ... .

[6]- ژان یونیر در کتاب خود «دلاوران گمنام ایران در جنگ با روسیه تزاری» مینویسد: «تبریز در آنزمان از حیث وسعت و کثرت جمعیت اولین شهر ایران محسوب میشد و سفرای دول اروپایی در تبریز به سر میبردند در صورتیکه تهران پایتخت کشور بود تبریز نسبت به تهران یک شهر متجدد بشمار میآمد و مردم تبریز از ازمنه قدیم با اروپائیان محشور بودند دکتر بارنز انگلیسی که در سال ۱۸۳۳ میلادی و پنج سال بعد از انعقاد عهدنامه ترکمانچای در ایران سیاحت کرد نوشته که جمعیت شهر تهران بیست و پنج هزار نفر است ولی تبریز بنا بر نوشته همان جهانگرد انگلیسی چهارصدهزار نفر جمعیت داشته است». یونیر، 1368: ۶۸۲- ۶۸۱

[7]- لرد کرزن فرستاده ویژه دربار انگلیس به ایران در سالهای پایانی قرن نوزدهم که نظرات و گزارشاتش در شکلدهی آینده این کشور از سوی استعمار انگلیس تاثیر بسزائی داشته، در کتاب خود تحت عنوان «ایران و قضیه ایران» (لندن، ۱۸۹۲) آنجا که به آمار برآوردی شهرهای ایران پرداخته، جمعیت تخمینی تهران پایتخت را ۳۵۰ هزار، تبریز ۳۰۰ هزار، اصفهان ۸۰ هزار، مشهد ۷۰ هزار و نوشته است. نک به: کرزن، 1367، ص ۲۰۰ به بعد

ادامه مطلب
یکشنبه 23 اردیبهشت 1403